تکنولوژی آموزشی

آموزه های رسول مهربانی برای زندگی

چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۰۸ ق.ظ

17 ربیع

بهترین شما کسى است که براى خانواده اش بهتر باشد، و من از همه شما براى خانواده ام بهترم، این حدیث طلایی رسول اکرم(ص) را باید قاب گرفت و در محل دید نصب کرد. هر که و با هر مقامی در صورتی بهترین خواهد بود که برای خانواده بهترین باشد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، خانواده بخش کوچکی از اجتماع است که ویژگیهای منحصر به فردی دارد. خانواده میدان عمل است. هر کسی هر چه هست همان اندازه قدر و قابلیت دارد که در خانواده از آن برخوردار است. کسی که برای خانواده خود خیری ندارد، بیرون از خانواده هم اطرافیان برایش ارزش قائل نیستند، هر چند بسیار ظاهر سازی کند.
گاهی تحصیلات بالا، جمال زیبا، مال زیاد و ... به جای آنکه امتیازی برای خانواده باشد، بلای خانواده می شود. در این صورت چندان امتیازی در وجود صاحب این هنرها نیست. همه ی محاسن و فضایل ما باید در جهتی باشد که خیر و نیکی ما را در خانواده افزایش دهد.


هنر آن است که قبل از هر چیز در خدمت خانواده به کار گرفته شود و موجب اعتلای خانواده شود. و به هر حال به نوعی منفعتش نصیب خانواده گردد.  اگر یکی از زوجین به خاطر تحصیلات، شغل یا هنرش، خانواده ی خود را تباه کرده است، هرگز خیری در تحصیل و هنرش نیست. آن هنر، وبال گردن است و کمالی برای شخص محسوب نمی شود. اگر خیر بود قبل از هر چیز خیربودنش را در اوضاع خانواده نشان می داد. مگر می شود آتشی افروخته باشد و اطرافش گرم نشده باشد اما دورترها را گرما بخشیده باشد. اگر به نزدیکان حرارتی نرسیده اصلا آتشی در کار نیست. نمایشی فریبنده است.


نیکی به اهل خانواده

در اجتماع هر کسی می تواند با رفتارهای فریبنده جلب توجه کند و خود را بیش از آنچه هست، نشان دهد اما در خانواده هر کسی همان چیزیست که واقعا هست.

بنابراین بهترین افراد در خانواده، وقتی می توانند بهترین در اجتماع باشند که خانواده شان بتواند به آنها تکیه کند. لذا از این حدیث نبوی از دو جهت می توان سود برد، یکی اینکه به اهمیت خانواده و نیکی به اهل خانواده بیشتر توجه نماییم و بدانیم که قبل از هر چیزی مسئول خانواده و اهل بیت خود هستیم، دوم اینکه با کمک این حدیث، خود و دیگران را بهتر بشناسیم.


پدری که در بیرون از خانواده بسیار با نفوذ و با اخلاق است اما در خانواده به خاطر کم حوصلگی و بداخلاقی از محبوبیت و نفوذ بسیار کمی برخوردار است، اگر چه پزشک و متخصص باشد در نزد خانواده اش چندان فرد شایسته ای نیست. او اگر واقعا هنری دارد، اول باید این را در آینه ی خانوداه متجلی کند.
دوستی می گفت، همسر من دکترای فیزیک دارد و شاگردان زیاد و شان بالایی در جامعه دارد.

اما در خانه از خوش رفتاری و هدایت نوجوان خود عاجز است و دائم با او می جنگد و من مجبورم همیشه واسطه ی بین این پدر و فرزند باشم. در این خانواده، مادر اگر چه تحصیلات زیادی ندارد، حقیقتا از همسر خود باهوش تر و شایسته تر است چرا که خردمندان، اصول را فدای فروع نمی کنند. برای هر انسانی خانواده جزء اصول است. چنین زنی برای خانواده اش بهتر است و در حقیقت هم از شخصیت قوی تر و ممتازتری نسبت به همسر خود برخوردار است.


پدر و سرنوشت یک زندگی

پدری که خانواده اش را با هوشیاری و خوش خلقی طوری هدایت می کند که هر یک از اعضای خانواده به خاطر مدیریت و فداکاریهایش به نوعی به خوشبختی دست می یابند، بهترین افراد جامعه است، هر چند یک کارگر ساده باشد. مادری که خود را فدا کرده تا دیگر اعضا خانواده به خواسته های خود برسند، در حقیقت فهمیده ترین عضو خانواده است. او قربانی و محروم نیست،او از همه بهتر است. دیگر اعضای خانواده هر چه بیشتر شبیه به او شوند شایسته تر شده اند.


اگر می خواهید گامی در جهت اعتلای اخلاق خود بردارید، سعی کنید بیشترین سهم را در خیر و نیکی در خانواده داشته باشید. صاحب روشهای پسندیده و عادات خوبی باشید که موجب پایه گذاری اخلاقهای خوب در خانواده شود. علاوه بر امتیازهای اخلاقی، سعی کنید، بیش از همه شما برای رفاه اهل خانواده بکوشید. هر که خانواده اش از زحمات او در رفاه و آسایش اند، صاحب اخلاق بهتر و شخصیت بالاتری است و نزد خداوند محبوبیت بیشتری دارد.


بنابراین در عمق خانواده ی هر کسی می توان به خوبی به این مطلب رسید که بهترین مردم همانهایی هستند که برای خانواده شان بهترین باشند. غیر از این هر چه هست، ظاهر سازی و فریب است.

منبع: تبیان

  • دکتر حسن قراباغی

نظرات  (۴)

  • webmastertoolsplus راتین
  • mnti.ir
  • دانشجوی قدیمی ملایر
  • مطلب خیلی خوبی بود ولی اینو باید به مردا و شوهر ها گفت
    شوهر من دو تا دکترا داره یکی دکترای ارتعاشات از صنعتی شریف و دومی دکترای روانشناسی از دانشگاه تهران. حدود 2سال از گرفتن دکتراش میگذره که به این نتیجه رسیدم کاش با همکلاسی دانشگام که آخرش توی سوپر مارکت کار پیدا کرد ازدواج میکردم . بیچاره 10 بار ازم خواستگاری کرد ولی هر بار مثل یه آشغال باهاش برخورد کردم . فک کنم بدجور دلشو شکستم که زندگیم با همسرم به این روز در اومده. همسرم اوایل خوب بود ولی الان میخواد طلاقم بده. میگه تو در شان من نیستی. اطلاعات دینی بالایی داره ولی نمیدونم چرا به هیچ آیه و حدیثی عمل نمیکنه. دستی دستی خودمو بدبخت کردم. نمیدونم باهاش چیکار کنم. هر کاری میکنم باهام بد رفتاری میکنه. اینه اون اسلامی که به زن ارزش میده؟ آمریکایی ها حداقل تکلیفشون با اسلام و زن معلومه ولی ما چی؟ از اسلام فقط لفاظی داریم. به خدا تا تونستم رعایتش کردم . کارهای خونه رو با این که اسلام بر عهده زن نذاشته تمام و کمال انجام میدم. کی گفته من وظیفه دارم تمام کارهای خونه رو بکنم؟ اسلام؟ کجای اسلام گفته من باید هر چی شوهرم خواسته خوب و بد باید اجرا کنم؟ از من میخواد برم دماغمو عمل کنم. من زنم یا اون؟ از من میخواد فقط حرفشو گوش بدم و دلیل نخوام. تازه وقتی این کار رو هم میکنم بازم باهام بد رفتاره. به خدا اینا رو که دارم مینویسم کل صو.رتم از اشک خیسه. پیش هر کی هم میرم میگه باهاش بساز. با کی بسازم؟ با یه حیوون که اصلا از احساسات زنانه خبر نداره؟ ترجیح میدم طلاق بگیرم نه اینکه با این حیوون که فقط از زندگی زناشویی قسمت زن بودنش رو فهمیده و اصلا مردانگی نداره؟ من از این شوهر بیشتر از تمام نامحرما اذیت میشم. این چه جور شوهریی دیگه؟ کسی میتونه کمکم کنه؟ من دیگه طاقت ندارم
    پاسخ:
    سلام ان شاالله خدا کمکتون کنه. متاسفانه این مشکلی هست که بساط خیلی از زندگی ها رو داره جمع مکینه.اگر تو خونتون ماهواره دارید بندازیدش بیرون یا اگر امکانش هست اونطوری باشید که اون میخاد تا کمی فضا براتون تغییر کنه.
  • دانشجوی قدیمی ملایر
  •  ماهواره نداریم. فک کنم تو دانشگاه انقد دخترای جور وا جور دیده دیگه از من خوشش نمیاد. عقده ای شدم از بس به من محبت نمیکنه. احساس میکنم اصلا دوستم نداره. آخه با کسی که منو دوست نداره که نمیشه زندگی کرد میشه؟ پیش هر کی رفتم میگه امکان نداره دوستت نداشته باشه . بالاخره اون اومده خواستگاری تو دیگه نه اینکه تو رفته باشی خواستگاریش.
    در ضمن خدا اگه میخواست کمک کنه میکرد نه اینکه بچه دار بشم و طاقت نیارم بچه مو بسپرم دست این حیوون هوس باز. اگه میخواست کمک کنه همون اولش یه کاری میکرد از این مثلا آدم جدا بشم نه الان که از آینده بچم میترسم. همه زنا اینطوری مثل من بد بختن؟ هیچکی هم ندارم احساس مسئولیت کنه و کمکم کنه. هیچکی نیست بهم آرامش بده و دو کلام حرف با درک متقابل بهم بگه. همه میگن وایسا وایسا.
    هر طوری هم خواسته بودم تا حالا ولی دیگه بعضی از خواسته هاش بدجور غیر منطقی و غیر دینیه. گاهی چیزهایی از من میخواد که ازم بر نمیاد و برام سخته. منم خواسته هایی دارم که از اون برنمیاد مثل احترام و محبت و و غیره که با این حال از خیلیاش میگذرم ولی اون از هیچی نمیگذره.
    جالب اینه که خیلی از آشناها و حتی خانواده خودم هم باور نمیکنن وقتی ازش بد میگم. میگن مگه امکان داره کسی با این کمالات و تحصیلات عالی این جور اخلاق و مشکلات روانی داشته باشه که این چیزا رو از تو بخواد و نتونه خودش رو کنترل کنه. گاهی رفتاراشو که توضیح میدم به خودم بد بین میشن و فک میکنم توجیه میارم برای انیکه ازش جدا بشم. با این وضع نمیدونم اصلا چیکار کنم.
    فقط میخواد هر چی که دلش میخواد رو عمل کنم با اسلام و خدا و پیغمبر بسازه و نسازه کار نداره میگه اسلام اینیه که من میگم. زبانی نمیگه ها عملی میگه. امیدوارم خدا نجاتم بده اگر چه فعلا ولم کرده. برام دعا کنید. من این مطلب وبلاگ رو خیلی میخونم چون آرزوی این شرایط آرمانی رو دارم و این مطلب بهم آرامش خاصی میده. ممنون از وبلاگ خوبتون
    من همه مطالب وبلاگ رو خوندم و از خیلیاش خوشم اومد. تا اونجا که فهمیدم شما استاد فهیم و افتاده ای هستید. خوش به حال همسرتون حتما خیلی خوشبخته که همسرش این مطالب رو میدونه و بهش عمل میکنه. از قول من به عنوان یه دانشجوی قدیمی دانشگاه ملایر بهش سلام برسونید و بگید خدا رو شکر کنه که خدا به هر کسی اینا رو یک جا نمیده. به من که همه چیو نصفه نیمه داده.
    پاسخ:
    سلام 
    میدونید تغییر از خودم آدم شروع میشه و به دیگران منتقل میشه.یعنی اگه شما دوست دارید با شما با محبت و با احساس برخورد بشه باید به احساس و محبت رفتار کنید تا دیگران هم باشما اینطور برخورد کنن به نظر من شما فاقد این ویژگی باید باشید .ضمن اینکه دیدن دخترای جور واجور مسئولیت شما رو سنگین تر میکنه تا طوری نباشسد و یا یا  طوری عمل نکنید که ایشون احساس کمیود نکنن .اخر اینکه آبروی خودتون و همسرتون رو الکی پیش دیگران نبرید. در اخر میگم من اعتقادم اینه که زن محور خانواده است اگر مشکلی هست در خودتون دنبالش بگردید نه دیگران.
  • دانشجوی قدیمی ملایر
  • سلام
    اولا اینکه هیچ کس منو به احتمال زیاد نمیشناسه چون من فارغ التحصیل شدم و بعیده دانشجویان هم دوره من از حال من اطلاع کافی داشته باشن به همین خاطر آبروی من و شوهرم نمیره
    ثانیا: آقایون بزرگترین مشکل خانوم ها هستند. اول باید این مشکل حل بشه و بعد بقیه مشکلا. چرا باید هر مشکلی در خانوادهع باشه تقصیر زن باشه. این موضوع رو از کدوم منبع در آوردید؟ از اسلام لابد؟
    ثالثا: مردی که زن داره غلط اضافه میکنه به زن دیگه ای دل ببنده. نه عایشه مثل خدیجه بود و نه بقیه زن های پیامبر ولی پیامبر هیچ وقت مثل مردای امروزی چشم دریده و هرزه نبود. اگه شوهر من هر چیزی از من خواست باید عمل کنم پس تکلیف خواسته های من چیه. خواسته های من اصلا مالی نیست. مگه نباید تامین درخواست دو طرفه باشه؟مرد بره برای خودش دخترای جور وا جور تو دانشگاه نگاه کنه و با فکر اونها لذت ببره و بیاد خونه از من انتظار عملکرد چندین نفر رو داشته باشه . خودخواهی و رذالت محضه. بی غیرتی و بی دینی محضه. هرزگی و تنوع طلبی محضه.
    حدیث داریم که مرد ستون خانوادس. آیا الان مردها ستون هستند؟شوهر من ستونه خانواده منه؟شوهر من آجر هم نیست چه برسه به ستون. یه بی شعور که هر غلطی دلش میخواد میکنه و بعد از ابزاهای اسلامی برای توجیه کردن خودش و من استفاده میکنه و با هزار تا دروغ و ریا کاری میخواد من و اطرافیان رو گول بزنه که تا حدی هم موفق بوده ولی نه در مورد من.
    نکته آخر: پیشنهاد میکنم پاراگراف سوم همین مطلب رو بخونید چون با اینکه مطلب خیلی خوبی تو وبلاگ قرار دادید ولی فک نمیکنم خیلی خوب متوجه اون شده باشید و این برای مردهای امروزی کاملا طبیعیه چون خانوادشوئن اونها رو مرد بار نیاوردن تا ستونی باشن برای تکیه زن ها
    یاعلی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی